محل تبلیغات شما

خزان سرد

برگهای درختان چه آسان میریزند

 از روی شاخه هایی که متولد شده اند

گویی روح در جسمشان نفس نمیکشد

قلب نای زدن ندارد

نبض خواب را دوست دارد

پلک خیره شدن را

ضرب آهنگ زندگی این است

افتادن را باید از برگ های درختان آموخت

چنان بی صدا سقوط را پیشه میکنند

گویی هرگز در این جهان سهمی نداشته اند

افتادن را تا قبل از خمیدن باید آموخت

در انزوای تاریک افکارم

در شبی سردو و تاریک

در کنار جاده ای بلند و بی انتها

چه برگ ها که جان نداده اند به راه

در فصلی که نامش خزان است

موسم سپردن جان به جهان است

 احسان عالیخانی(92/9/6)

سرزمین مادری احسان عالیخانی چگنی

"بازی با کلمات" احسان عالیخانی چگنی

دارایی زاده احسان عالیخانی چگنی

خزان ,جان ,جهان ,بی ,برگ ,درختان ,کنار جاده ,جاده ای ,تاریکدر کنار ,و تاریکدر ,سردو و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جوک های کورش