محل تبلیغات شما

احسان عالیخانی چگنی



سرزمین مادری

من از سرزمینی آمده ام که مفرغ هایش
نشان از تمدنی کهن دارد
از دیاری که
کوهای سر به فلک کشیده اش
قدمتی به پهنای تاریخ را فریاد می زند
اینجا سفیدکوه
غار یافته اش حرف های نگفته زیادی از تاریخ را با خود یدک می کشد
نغمه عاشقانه شبانانش در دل کوهای گلیچ و ایوان
موسیقی ماهور را زنده میکند
چشمه ها و سرآب هایش جلا دهنده روح انسانیت است
اینجا خدا را بهتر میتوان حس کرد
پل کشکان نماد استقامت، تنگه هرور و بلوط هایش
هنوز دست مایه اشعار غنی لرستان است
مردم من سادگی، صفا و ازخودگذشتگی را خوب می فهمند
سفیدکوه نماد شعر و شعور ایستادگیست
اینجا هنوز آتش، نان و نمک حرمت دارد
هنوز بوی نان تاوه ای داغ
شیر کز خورده روی چوب سوخته بلوط
خستگی می زداید از روح
من عشق را از کتری سیاه و دوده زده پیرمرد خمیده آموختم
که با خود سینه ای سوخته از تجربه داشت
مردم من تشنه یکرنگی و مهربانیند
صدای ورز دادن خمیر و مشک پیرزن
چه هارمونی زیبایی خلق میکند
من از دیاری آمده ام
که خدا را بهتر میشود دید
کل، بز، تیهو و کبک هایش شور نفس کشیدن میبخشند به جان
اینجا سفیدکوه
دیار عشق و عرفان سرزمین خوبان و بزرگان

****

به قلم احسان عالیخانی چگنی


بازی با کلمات:

اینجا ایران است سال 2014 سالی که قرار است جام جهانی فوتبال که یکی از وقایع مهم ورزشی فرهنگی جهان است در برزیل برگزار شود شنیده ام مردمش در کمال ناباوری در اعتراض به هزینه های هنگفت در این کشور به خیابان ها می آیند و دست به اعتراض و آشوب میزنند تا این هزینه هایی که قرار است صرف ساخت استادیوم ها شود برای کارگران بیکار این کشور ایجاد شغل کند مردم عجیبی هستند انگار نه انگار برزیل مهد فوتبال جهان است انگار مردمش نمیدانند همه چیز یک کشور پول یا اقتصاد پویا نیست. می شود فقیر بود و در فقر نفس کشید ولی چمن های مارک دار خرید کفش های گران قیمت خرید یا.

در همین سال در همین برهه به آسیا سری میزنیم ایران کشوری که فقط تاریخ به خوبی می داند که چه زخم هایی را تحمل کرده ایم که به اینجا رسیدیم دارای فرهنگ و تمدنی بیش از 2000 ساله که هیچ کجای دنیا نخواهید دید.

اینجا همه چیز خوب است. همه در رفاه بسر میبریم چند روزیست سبد کالا هم در میان مردم عزیزمان توزیع میشود که اگر نارسایی از قبل بود کاملا مرتفع شد خداروشکر شوق عجیبی هم در میان مردم بوجود آمده است وصف ناپذیر فقط یه کم بیخودی صف ها طولانی شده است اینجا عدالت حرف اول و آخر همه مردم و مسئولین است مردم ما همچون کشورهای برزیل مورد بی تدبیری مسئولین واقع نشده اند که سرمایه شان صرف ساخت رختکن شود بلکه اینجا این سرمایه به روغن و تخم مرغ تبدیل شده و به جیب ملت بر میگردد.

اینجا درکی از اصطلاح فاصله طبقاتی وجود ندارد و همه از این کلمه بدشان می آید چون ریشه کن شد با طرحهایی که دولتمردان برای مردم پیاده کردند. یکی از دوستانم میگفت غربی ها با ساخت عکس های فتوشاپی می آیند راهپیمایی ها مردم را ادیت میکنند و به فروشگاه های زنجیره ای می چسبانند تا مارا گرسنه نشان دهند یکی دیگر از دوستانم گفت این ازدحام مربوط به فیلم چ ابراهیم حاتمی کیا در روز سینما سلام بود وگرنه مردم مان نیاز به این چیز ها ندارند که در صف با ایستند.

دیشب خبر20:30 میگفت تمام سرمایه مردم با مبلغی هنگفت در دست یک نفر بوده و او هم قصد دادن را نداشته وبانک ها هم که طلب های میلیاردی از (ب – ز ) داشته اند یک بار هم شکایت نکرده اند که قوه قضادیه یا نیروی انتظامی وارد گود شوند خواستم بگویم عمو جان بانک ها تا وام های قرض الحسنه و خرید کالای منزل مانده چگونه بیایند به وام های میلیاردی رسیدگی کنند آخر عاقلانه هم نیست کار را از آخر رو به اول شروع کرد اینجور تسهیلات با رنج پایین را بهتر میشود وصول کرد بستن حقوق کارمند بخت برگشته که در رودربایست گرفتار شده یا برگشت چک بنده خدایی که دوسال دویده تا دسته چک بگیره حالا برای رضای خدا ضامن یک میلیون تومن شده تا کاری یا گره ای باز کند چشمش کور دندش نرم باید زندان برود بانک هم مقصر نیست اینها بروند وام میلیاردی بگیرند دیگر بانک کاری به کارشان هم ندارد حتی اگر یک قسط هم ندهند.

 بگذریم حوصلم سر رفت اینترنت هم تشریف داشت با گرفتن سکان موس در دستانم به دنیای مجازی قدم گذاشتم اول خبرگزاری فارس را سرچ کردم جالب بود نوشته بود تمام ظرفیت های لرستان خوابیده است.

تعجب کردم چرا اینگونه اخبار کذب را در رسانه ها باید دید این خبر مختص به استانی بود که آنجا دنیا آمده ام و بزرگ شده ام خوب فکر کردم با خودم این شایعات به ما نمی چسبد این احتمالا عوامفریبی نمایندگان است تا بودجه بیشتری از مجلس بگیرند و گرنه لرستان و این حرفها نمایندگان باید بیشتر در حرفها و کارهایشان دقت کنند شاید همین خبر باعث دلسرد شدن خیل عظیم سرمایه گذاران داخلی و خارجی که در ورودی جزیره لرستان در قرنطینه بسر می برند بشود و خدای ناکرده موجب کم میلی این افسانه های دست نیافتنی (سرمایه گذاران) شود و دیگر لرستان و خرم آباد به یک جزیره رویایی تبدیل نشود.

 این نمایندگان همواره از این کارهایشان میکنند چندی پیش هم دسته جمعی استعفا داده بودند و همین امر موجب شد تا دولتمردان بودجه امسال و سه سال آینده کشور را یک جا به لرستان دهند تا این جزیره چهار فصل مان دیگر رنگ بی مهری و بی پولی نبیند هر چه باشد ما جزء کلان شهرهای ایرانیم و زمزمه جابجایی پایتخت کشور به شهرستان زیبای سلسله هم به گوش میرسد.

با خودم گفتم این فارس یک پدرکشتگی چیزی با ما مردم همیشه در صحنه لرستان دارد قبلا هم تیترهای تعجب برانگیزی همچون رتبه اول بیکاری، خودسوزی، اعتیاد، فقر، تعطیلی بی نظیر کارخانجات صنعتی لرستان و را تیتر کرده بود که برایم جای سوال بود مگر ارزش یک خبر چقدر است که یک استان را اینگونه با خبرهای کذب بیچاره می کنید البته نمیشود واقعیت را نگفت لرستان پتانسیل های فروانی دارد مثلا ما اولین جزیره در جهان هستیم که در بحث جذب صنعت توریسم و گردشگر موفق عمل کرده ایم و برای اینکه ریا نشود برای معرفی جاذبه های گردشگری مان از تابلوهای زنگ زده و نا مفهوم استفاده می کنیم تا گردشگران خارجی بیشتر زمان برای پیدا کردن آثار تاریخی و فرهنگی مان مان بگذارند و بیشتر ازآن دلارهای نازنین شان را در هتل های زیبا و مسافرخانه های لوکس مان خرج شود هرچه باشد این بحث به سرمایه و اقتصاد مردم مان کمک شایانی می کند.

البته اشتباها در بحث صنعت سنگ و کشاورزی یه کارهایی هم کرده ایم و مسئولین استان عزیزمان در این زمینه ما را خود کفا کرده اند و طرحهای عظیمی برای کشور تهیه و تدوین کرده اند تا مردم ایران هم از برکات ما لرها به نوایی برسند هر چه باشد همه ایران سرای من است.

مثلا طرح کشت برنج در دریای شمال و خلیج همیشه فارس، انتقال آب خلیج فارس به رودخانه کاکا رضا، از بین بردن سرچشمه دریاچه کیو وخشکاندن و انتقال آب سرآب شوا برای جذب گردشگر در اطراف کیو ایجاد سد های آبی در ورودی شهر از هر سه طرف( زیرگذر شقایق، کیو و شمشیرآباد) که با یک بارش باران به آنچنان رودخانه پرعمقی تبدیل می شوند که نیاز به گروه متخصص و متعهدغواص های عزیز می شود.

 شما از گوشه گوشه مرکز این استان که رد می شوید شاهد ابتکارات عجیبی خواهید شد ساخت پل های پلاستیکی از مدل لوله های فشرده و . به هر حال مسئولین شهرهای مدرن و صنعتی باید از هر تهدید یک فرصت بسازند.

با خودم گفتم چون قبلا در فارس قلم میزدم و الان کار نمیکنم به مزاجشان خوش نیامده و از درد ازدست دادن خبرنگار تاپی چون من این مطالب ها را می نویسند تا صدای من را درآورند با خودم عهد کردم دیگر به سراغ این رسانه و از آن خبری نخوانم .

از گوگل خواستم یک رسانه خوش مرام نشانمان دهد تا خبرهای خوب را هم ببینیم چرخید و چرخید مارا به خانه مهر برد یک خبرگزاری خوب و مثبت اندیش سرچ کردم دیدم نوشته بود رئیس فلان بانک سبد کالا دریافت کرده ولی کارگران و بازنشستگان عزیزمان در یک روز اول توزیع این سبد بلا 80 هزار تراکنش ناموفق داشته اند و یازده میلیون نفر هم پیامک داده اند که تمامی سیستم دریافت پیامک آن سرور هنگ و سپس آتش گرفته است با خودم گفتم چرا مگر میشود 80 هزار نفر محتاج غیر ممکن است کشوری با این همه سرمایه و این همه انرژی خدادادی و نیروی انسانی محتاج هم داشته باشد این همه میدان نفتی و گازی و عسلویه و .

کلمه 80 هزار نفر مرا به ورزشگاه آزادی برد تصور کنید در ورزشگاه آزادی بازی ایران و نیجریه در حال برگزاری است و مردم به جای استفاده از بوبوزلا دستانشان را برای سبد کالا دراز کنند، چه شود چه صحنه باشکوهی من که تصورش هم برایم سخت است این همه آدم همه هم صدا وباهم بگویند برنج ، پنیر، تخم مرغ چه میشود نه بابا شدنی نیست اینها همه افکار پوسیده و به درد نخور من هستند این شایعات وجود خارجی ندارند.

اینها کارهای اجنبی هاست ما را گمراه میکنند مگر میشود در یک کشور، دریک شهر زیر یک آسمان فقیر و پولدار باهم نفس بکشند، سوار از پیاده خبرنداشته باشد این فاصله طبقاتی که میگویند مختص به فیلم هاست در عالم واقعیت جایی ندارند اینجا پولدارها پورشه هایشان را صرف صنعت بازیافت میکنند و همه دسته جمعی پیکان سوار میشوند کسی هم معنی کلاس گذاشتن رو بلد نیست یا تحقیر معنایی ندارد در اینجا از بازیافت پورشه ها پلاستیک زباله تولید میشود و همگی دور هم پوست تخمه ها و هندوانه هایشان را در آن میریزند.

تو اخبار خوندم به یک فوتبالیست تهرانی 6 میلیارد برای 8 ماه داده اند تا برای یک تیم عربی فوتبال بازی کند اما خداروشکر این الگوی ورزشی با موهای خوش فرم قبول نکرد و گفت یه دقیقه بازی در تیم های ایرانی را به بازی در لیگ های جعلی ترجیح میدهم و هیچکدام از بازیکنان ایرانی قبول نکردند از تیم های ایرانی جدا شوند یکی از همین الگوها به مدیر تیم الکویت گفته بود تو چی میگی برا خودت فکر کردی من به غیرتم و ملتم پشت میکنم میام رودرروتیمهای خودم تو آسیا فوتبال بازی کنم سخت در اشتباهی در کشور من کارگران باروزی 15 هزار تومن مزد از شب قبل از مسابقه درب ورودی ورزشگاه تو برف و بارون میخوابند تا من تو هتل استراحت کنم و فردا با یک کیلو ژل روی موهایم بیاییم و مساوی کنیم با خودت چه فکر کرده ای آخرمن هم الگو ی فرهنگی هستم و هم الگوی ورزشی بعدشم من چجور 6 میلیارد بگیرم تو شرایطی که حقوق اداره کار 487 هزار تومنه و بعضی جاها سه ماه یه بار پرداختش میکنن قیمت اجار خانه ها به مبلغ ناچیز 500 هزار تومن رسیده شما شاید پول داشته باشید اما انسانیت و معرفت ما ایرانی ها را هیچ وقت نداشته اید کجا در کشور شما سبد کالا میدهند شما اصلا بلد نیستید یارانه بدهید تا مردم پول حامل های انرژی را از جیب ندهند کجا کان به هر نفر هزار متر زمین برای ساخت خانه و کشت سیب زمینی میدهند. کجای کان مسکن مهر میدهندبروعامو ما خودمون زغال فروشیم شنیدم مدیرعامل الکویت پس از شنیدن این حرفا ابتدا به کما رفت پس از 3 ماه از کما خارج و درخواست پناهندگی اجتماعی به ایران داده بود.

به خبری که هم اکنون به دستم رسید دقت کنید کلیه کارگران و بازنشستگان و معلولینی که بعلت اشتباه تایپیست بی دقت مان از دریافت سبد کالا محروم شده اند تا پایان سال سبد کالا دریافت میکنند و جای هیچ نگرانی نیست چون قسط اول طلب هایمان به بانک های سوئیس داده شده تا پس از چند سال رنگ مالمان را ببینیم .

 به نقل ازیک خبرگزاری که خواسته بود نامش برده نشود و به نقل از  یک منبع آگاه  تمام مردم نگرانی های خود را دوربیندازند ژنو 2 دارد به نتیجه می رسد و اگر اینگونه شود که ما می گوییم ایران هم اکنون بهشت است و بهشت تر هم میشود آخر ایران تنها کشوردر دنیاست که هم از مصرف کننده حمایت میکند و هم از تولیدد کننده به طور مثال قیمت پراید در حمایت از مصرف کننده شش هفت سال 8 میلیون حالا نوبت تولید کننده  شده قیمت پراید 20 میلیون اما منبع آگاه گفته سال آینده ایرانی متفاوت خواهید دید اول  از یارانه شروع میکنیم مثلا دیگر پول نمیدهیم این امر کمک به تکدی گری میکند و خود معضل اجتماعی به حساب می آید بعلت استقبال مدرن و به جا از نحوه رضایتمندانه توزیع سبد کالا از این پس یارانه ها به شکل کالا همچون این دوره توزیع میشود و مقرر شد سال آینده تورم وجود نداشته باشد مثلا طلا به قیمت قبل خود هر گرم 65 هزار تومن از قیمت لبنیات چهار تا 15% کسر شود نان از 300 تومن به سی و پنج تومن سابق و یارانه نان حذف و

این منبع آگاه گفته اگر غرب بدهی هایش را بدهد تمام ایران را کارمند دولت میکنیم و به هر ایرانی 600 متر زمین برای ساخت ویلای مدرن در کره ماه خواهیم داد.

هرچند وقت یکبار دوس دارم بنویسم ولی نه اصولی را برای نوشتن یاد گرفته ام و نه از کسی پیروی میکنم البته هرچند همه مرا یک نخبه در امر نویسندگی می دانند اما من همیشه شکسته نفسی را دوست دارم بعضی وقتا با خودم میگویم تو بگو تو ناگفته ها را دیگران بگویند یا نگویند مهم نیست مهم اینست تو خوانده ای و نغمه ات شنیده شده قضاوت با شما .

به قلم / احسان عالیخانی بهمن 92


تقدیم به مردی که نامش همواره برایمان زیباست.

دورود برتو ای بزرگ مرد دیارم

شهرمن شهر عشق است

کوچه هایش هنوز بوی تو را میدهد

تو که از هر شیرینی شیرین تری

چه بنویسم که زبان قاصراست

در وصف بزرگیت

چه بخوانم ترا

 ای سرا پا همه خوبی

تا گفته باشم مهربانیت

دستان لرزانت را با همه وجود می فشارم

ای پدر خوبی ها

 میخوانمت عاشقانه

به آوایی اهورایی از ایرج

که اینگونه میخواند تو را.

سوز تونی که سوز میینم

سوز تونی که سوز موهونم

هه چنو چی چلچراغی

روشه میکی هونمونم

احسان عالیخانی 92/9/24

فرزند کوچکت از شاپور خواست


خزان سرد

برگهای درختان چه آسان میریزند

 از روی شاخه هایی که متولد شده اند

گویی روح در جسمشان نفس نمیکشد

قلب نای زدن ندارد

نبض خواب را دوست دارد

پلک خیره شدن را

ضرب آهنگ زندگی این است

افتادن را باید از برگ های درختان آموخت

چنان بی صدا سقوط را پیشه میکنند

گویی هرگز در این جهان سهمی نداشته اند

افتادن را تا قبل از خمیدن باید آموخت

در انزوای تاریک افکارم

در شبی سردو و تاریک

در کنار جاده ای بلند و بی انتها

چه برگ ها که جان نداده اند به راه

در فصلی که نامش خزان است

موسم سپردن جان به جهان است

 احسان عالیخانی(92/9/6)


دالکه

تقدیم به تمام مادران سرزمینم

           ***

همه عمرم همه جونم تونی تو

هزار گل ده گلسونم تونی تو

ده گرمای وجودت جو گرتم

چراغ دین وایمونم تونی تو

            ***

بیا عشقم بیا مه سیت هلاکم

ده عشقت دالکه مه سینه چاکم

چه شویا تا سحر سی مه نهوفتی

سی او لالایی یات هنی هلاکم

              ***

ده ای دنیا همه فکرم تونی تو

چراغ، سوِزِِِ، زمسونم تونی تو

بیا عمرم بیا و اقلب پاکت

هنی هم شور آوازم تونی تو

          ***

ده اسمت دالکه هاجت گرتم

ودنگت دالکه راحت گرتم

مه چی مرغی که سرگردون و ویلون

ویادت تا سحر قامت گرتم

             ***

تونی شورم تونی سازم بهارم

اگر جو دم بهای، مه حرفی نارم

تو سربیت تمام واژه یایی

تو ماهور خدایی ای نازارم

         ***

دوم آذر 1392


احسان عالیخانی چگنی در 4 دیماه 1363 در خرم آباد، محله بزرگ پشت بازار متولد شد. علاقه وی از همان نوجوانی به امور هنری نمایان بود او در شش سالگی با دوربین عکاسی آشنا شد و گویی گمشده اش را ازدستان پدر جایزه گرفت وی در این عرصه همواره خودرا مدیون پدرش میداند. در سال 1379 به دنبال علاقه هنری وارد باشگاه رادیویی تلویزیونی جوان شد و پس از سپری کردن دوره های تهیه کنندگی، تصویربرداری، کارگردانی بصورت تجربی فیلمسازی تلویزیونی را آغاز نمود.
نماهنگ یافته اولین اثر پخش شده از وی در شبکه افلاک در تایم 5 دقیقه بود که بر روی آنتن شبکه افلاک و شبکه چهار سیما رفت پس از مدت کوتاهی به خاطر علاقه به منطقه چگنی نماهنگ سفید کوه را به تصویر کشاند. در مدت زمان کوتاهی مسئولیت انجمن فیلمسازان باشگاه خبرنگاران جوان را تحویل گرفت و در زمان مدیریت وی بعنوان مدیر تولید و ناظر کیفی باشگاه خبرنگاران بیش از بیست اثر در باشگاه خبرنگاران تولید شد.
از وی بیش از ده اثر نماهنگ از زیباییهای چگنی به تصویر کشیده شد وی حوزه فعالیت خود را فراتر برد و برنامه ترکیبی تلویزیونی به نام جوان امروز در قالب برنامه های ترکیبی ساخت که به تایید و پخش شبکه افلاک درآمد.او مقام اول تصویربرداری جشنواره تولیدات رادیویی و تلویزیونی جوان را نیز در کارنامه هنری خود دارد از آثار زیبای خلق شده توسط این مستند سازتجربی ساخت فیلم داستانی داغ هرور بود که با مضمون تخریب طبیعت توسط انسان ساخته شد و به جشنواره های مختلفی راه پیدا کرد از دیگر آثار شاخص وی میتوان به تصویربرداری فیلم کوتاه درس امروز اشاره کرد که به بخش امور بین الملل فیلم کوتاه ایران، تصویربرداری فیلم خورشیدهای بی غروب پخش شبکه افلاک و مقام اول جشنواره خوارزمی، تصویربرار مستند دلاوران زاکرسو . اشاره کرد از  تازه ترین آثار تولید شده این هنرمند می شود به فیلم مستند خانه جواهری، مستند سرزمین اعجازهنر، مستند قاب های فراموش شده و مستند تلویزیونی استاد علیرضا حسینخانی اشاره کرد.
او علاوه بر فیلمسازی در عرصه خبر فعالیت خود را آغاز نمود پس از طی کردن دوره های خبرنگاری فعالیت خبری خود را با سرپرستی رومه راه مردم در لرستان آغاز نمود پس از مدت کوتاهی بعنوان سردبیرخبرگزاری فارس استان لرستان انتخاب و همزمان نیز بعنوان سرپرست خبرگزاری موج در لرستان فعالیت خبری داشت او با تولید بیش از هزار خبر یکی از فعالترین خبرنگاران جوان لرستانی بود که تقدیر استاندار لرستان، مدیر کل صدا و سیمای مرکز لرستان و همچنین مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی را درکارنامه خبری خود دارد.
وی دبیر برگزاری همایش ادبی حکیم نامی طوس در سال 84 و 85 همایش انتظارسال 86 در خرم آباد بود با تشکیل اتاق فکر و تاسیس گروه فرهنگی هنری پریسکه با همکاری صداسیمای مرکز لرستان، ارشاد و سازمان ملی جوانان چندین همایش، جشنواره و سمینار ادبی فرهنگی و هنری بصورت کشوری و منطقه ای همچون تئاتر عاشوراییان را برگزار کرد.
سال 89 به اصفهان مهاجرت کرد او فعالیت خود را با هفته نامه پگاه امروز اصفهان آغاز نمود که طی احکامی سال 90 و 91 بعنوان سرپرست رومه های سراسری روزگار اقتصاد، سایه، بشارت نو، اقتصاد مردم ،کلید و .  در استان پهناور اصفهان انتصاب شد و فعالیت خبری خود را دوباره از سر گرفت وی هم اکنون یکی از خبرنگاران فعال اجتماعی در استان اصفهان محسوب می شود و همچنان در وادی فرهنگ و هنر این سرزمین پرتوان و پر تلاش در حال انجام فعالیت است او معتقد است باید برای پویایی و پیشرفت سرزمین کهنش همه باید همدل و یکصدا با صداقت دست در دست هم بگذارند تا با ایجاد اتحاد بین مردم و مسئولین میهنی شاد و آباد داشته باشیم.
او همواره از عشق و علاقه خود به لرستان و چگنی سخن می گوید از دغدغه های خود برای مردمش درد و دل میکند او به شدت به چگنی و مردمانش علاقمند است احسان مردمش را اینگونه توصیف می کند.

***

من از سرزمینی آمده ام که مفرغ هایش
نشان از تمدنی کهن دارد
از دیاری که
کوهای سر به فلک کشیده اش
قدمتی به پهنای تاریخ را فریاد می زند
اینجا سفیدکوه
غار یافته اش حرف های نگفته زیادی از تاریخ را با خود یدک می کشد
نغمه عاشقانه شبانانش در دل کوهای گلیچ و ایوان
موسیقی ماهور را زنده میکند
چشمه ها و سرآب هایش جلا دهنده روح انسانیت است
اینجا خدا را بهتر میتوان حس کرد
پل کشکان نماد استقامت، تنگه هرور و بلوط هایش
هنوز دست مایه اشعار غنی لرستان است
مردم من سادگی، صفا و ازخودگذشتگی را خوب می فهمند
سفیدکوه نماد شعر و شعور ایستادگیست
اینجا هنوز آتش، نان و نمک حرمت دارد
هنوز بوی نان تاوه ای داغ
شیر کز خورده روی چوب سوخته بلوط
خستگی می زداید از روح
من عشق را از کتری سیاه و دوده زده پیرمرد خمیده آموختم
که با خود سینه ای سوخته از تجربه داشت
مردم من تشنه یکرنگی و مهربانیند
صدای ورز دادن خمیر و مشک پیرزن
چه هارمونی زیبایی خلق میکند
من از دیاری آمده ام
که خدا را بهتر میشود دید
کل، بز، تیهو و کبک هایش شور نفس کشیدن میبخشند به جان
اینجا سفیدکوه
دیار عشق و عرفان سرزمین خوبان و بزرگان


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

mori dalton